زنبوری موری را دید که به هزار حیله دانه به خانه میکشید و در آن رنج بسیار می دید و حرصی تمام میزد. 

او را گفت:

ای مور این چه رنج است که بر خود نهاده ای و این چه بار است که اختیار کرده ای؟! بیا تا مطعم و مشرب (آب و غذا) من ببین، که هر طعام که لذیذتر است، تا من از آن نخورم، به پادشاهان نرسد، آنجا که خواهم نشینم و آنجا که خواهم خورم. این بگفت و به سوی دکان قصابی پر زد و بر روی پاره ای گوشت نشست.

قصاب کارد در دست داشت و فی الحال بزد و زنبور را به دو پاره کرد و بر زمین افتاد.

مور بیامد و پای او بگرفت و بکشید.

زنبور گفت: مرا به کجا میبری؟

مور گفت: هر که به حرص به جائی نشیند که خود خواهد، به جاییش کشند که نخواهد.

قرار بود با سواد شویم!

هر که به حرص به جائی نشیند...

گلهای خوشبوی پیامبرصلی الله علیه وسلم:

ای ,مور ,پاره ,آنجا ,حرص ,نشیند ,که به ,و بر ,آنجا که ,است که ,هر که

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

علم ورزش زندگی با عطر لیمو علم یاشیک « جعبه لوح تقدیر (جعبه جیر) » فروشگاه اینترنتی معرفی و دانلود سریال های ترکی آینده سازان پاورپوینت آمادگی دفاعی نهم و دهم مراقبت های پوست، مو، جراحی زیبایی و لاغری شعرهای علیرضا ناظمی